اینجا کتابخانه است صدای اعظم
اومدم درس بخونم ولی سرم هزارتا سودا داره هزارتاااااااا . این فکر شوور ول نمیکنه منو . یه چیزی تو من هی میگه من شوور میخام یالا من شوور میخام یالا . یه چیز دیگه ای میگه شووور نیست یکی با یه صدای قوی ای میگه درستو بخون حالا درستو بخون حالا این بدبخت انگار تمام زورشو میزاره تو همین داد زدنه بعدش پس میوفته
میگه ,یه ,شوور ,تو ,یالا ,ای ,درستو بخون ,بخون حالا ,من شوور ,شوور میخام ,میخام یالا
درباره این سایت