وقتی به هیچ کس در جهان خلقت نمیشه گفت مرررررررررد خب عزیزدلم خیلی شیک و مجلسی باید به خودت بگی مرررررررررررررررررررررررگ !!!!!!!! والا به خدا . خیلی شیک و مجلسی به خودم میگم مرگ به خودم میگم مرگ بگیری عسیسم دلم. یه برنامه ای ریختم توپ نتیچشه ام میشه توپ ولی من نمیدونم چرا نیرو محرکه ام خراب شده الیته این آلژی لعنتی و آبریریزش مداوم بینی و خشکی پوست و سوزش مداوم چش هامم امانمو بریده ولی خببببببببببببببببب مساله اینه اگر این شرایط رو داشتم شیخ تماس حاصل میکرد برای ملاقات انجنان کرمی میمالیدم و رژی میافشنادیم و ریملی میگسترانیدم که دلبر اصلا متوجه حال خرابی بنده نمیشد و بعدشم ساعت ها به خوشی و شیرینی میگذرانیدم پس اکنون نیز همین غلط را میکنم

سلام سلام سلام

تصمیم کبری گرفتم ولی حس میکنم اصغری بیش نیستم . تصمیم میگیرم صبح زود بیدار شم شروع کنم به هنرنمایی به زبان خوندن به مقاله دادن به درس خوندن واسه دکتری بعدش اما چی میشه؟؟؟؟؟ اینقدر میخابم تا بترکم اینقدر میخام تا افتاب از همه طرف میاد روم و بعد من در حال ذوب شدن با دهن کف کرده و موهای جومونگی بلند میشم  یه دو ساعتی توی فکر ازدواج از دست رفته ام بعدش یهویی مثلا به خودم میام بعدش چی میشه تو ایینه به خودم میگم اعظم تو میتونی اما خدا شاهده اگه دروغ بگم تونستنم ختم میشه به جمع و جور کردن خونه. بعدش یه ناهاری میزنم  و عصر میخوابم مثلا ولی در اصل دوباره به ازدواج از دست رفته فکر میکنم . بعد یکم فیلم میبینم و برای شام اماده میشم شامی میخورم یکم گریه میکنم بعدش میرم مثلا بخوابم باز یه خورده فکر الکی میکنم که من بدبخت شدم  و بعد میخوابم و سپس روز از نو روزی از نو . خنده داره؟؟؟؟؟ بله خنده داره اما خب همون قدرم واقعیته .من میتونم بترم؟؟؟؟ بله اما واقیعیت یه چیز دیگه ای میگه . 

به خودم دارم میام کم کم دارم میفهمم چمه . بنده خودسانسوری شدید دارم احساساتمو بروز نمیدم به یکی که میرسم میخام بترم . نکته بعدی اینکه خودفداگری شدیدی دارم دل همو رو میزنم من که به خودم توجه نکنم چرا دیگری به من و خواسته ام احترام بزاره والا به خدا

اینجا کتابخانه است صدای اعظم

اومدم درس بخونم ولی سرم هزارتا سودا داره هزارتاااااااا . این فکر شوور ول نمیکنه منو . یه چیزی تو من هی میگه من شوور میخام یالا من شوور میخام یالا . یه چیز دیگه ای میگه شووور نیست یکی با یه صدای قوی ای میگه درستو بخون حالا درستو بخون حالا این بدبخت انگار تمام زورشو میزاره تو همین داد زدنه بعدش پس میوفته